نحوه شهادت امام حسين عليه السلام در كربلا

صبح روز دهم محرم، امام حسين لشكريانش را كه ۳۰ اسب سوار و ۴۲ پياده بودند را آماده كرد. سمت چپ سپاه را به حبيب بن مظاهر، سمت راست را به زهير بن قين و قلب را به عباس سپرد.
وي همچنين دستور داد كه دور تا دور خيمهها، هيزم جمع آوري كنند و هيزمها را آتش بزنند. خود نيز به خيمهاي كه قبلاً آماده كرده بود رفت و خود را معطر به مشك نمود و نوره (داروي موبر) به سر و تن ماليد و خود را شست. سپس در حالي كه سوار بر اسب بود و قرآني به دست داشت، مناجاتي زيبا با خداوند نموده و با مردم كوفه نيز سخن نمود و گفت كه خدا ولي اوست و دين را محافظت خواهد كرد.
به مردم سخنان حضرت محمد كه وي و امام حسن را سرور جوانان بهشت خوانده بود و جايگاه خانوادهاش را يادآوري نموده و از آنان خواست تا فكر كنند كه آيا كشتن وي، امري مشروع است؟
سپس مردم كوفه را به خاطر اينكه پيشتر از وي خواسته بودند تا پيششان بيايد، سرزنش نمود و درخواست كرد تا اجازه دهند وي به يكي از سرزمينهاي اسلامي برود كه در آنجا امنيتش تامين باشد. اما دوباره به وي گفته شد كه اول از همه بايد تسليم يزيد گردد. امام حسين در پاسخ گفت كه هيچگاه خودش را همانند يك برده تسليم نميكند.
امام حسين از اسب پياده شد و دستور داد تا مهار اسب را ببندند به نشانهٔ اينكه هرگز از معركه جنگ فرار نخواهد كرد.
imam hussain testimony 5 نحوه شهادت امام حسين عليه السلام در كربلا
حر بن يزيد بن رياحي تحت تاثير قرار گرفت و به سپاه امام حسين رفت و كوفيان را به خاطر خيانت به امام حسين سرزنش كرد كه البته تاثيري بر روي آنان به وجود نيامد و سر انجام حر در ميدان نبرد كشته شد. امام حسين به اتكاي يارانش تا موقعي كه تمامي يارانش كشته نشده بودند، وارد جنگ نشد و نميجنگيد.
زهير بن قين از مردم كوفه خواست كه به حرف امام حسين گوش داده و وي را نكشند. اما آنها با دشنام و تهديد پاسخ وي را دادند و شروع به تيراندازي نمودند. جنگ شروع شد. بال راست سپاه كوفه به فرماندهي عمرو بن حجاج حمله برد اما با مقاومت لشكر امام حسين مواجه شده و عقب نشست.
عمرو دستور داد كه لشكرش تن به نبردهاي تن به تن درنداده و تنها از دور اقدام به تير اندازي كنند. بال راست سپاه كوفه به رهبري شمر بن ذي الجوشن حمله و محاصرهاي بي نتيجه انجام داد و فرمانده سواران سپاه، از ابن سعد خواست كه پيادهنظام و كمانداران را به كمك وي بفرستد.
شبث بن ربيع كه قبلاً از حاميان علي بود، حال در لشكر كوفه و تحت امر پيادهنظام ابن زياد بود. وقتي به وي فرمان حمله داده شد، آشكارا گفت كه هيچ ميلي به انجام اين كار ندارد و سواره نظام و ۵۰۰ كماندار اين كار را انجام دادند. سواران لشكر امام حسين كه پاهاي اسبانشان قطع شده بود مجبور به پياده جنگيدن شدند. امام حسين و هاشميان تنها از جلو ميتوانستند پيش روي داشته باشند و ابن سعد دستور داد كه لشكريانش از همه جهات به سمت خيمههاي امام حسين رفته تا آنها را خلع سلاح كنند.
imam hussain testimony 1 نحوه شهادت امام حسين عليه السلام در كربلا
اما برخي از حاميان امام حسين كه در خيمهها خوابيده بودند با آنها سرسختانه جنگيده و مقاومت كردند. ابن سعد دستور داد كه خيمهها را آتش بزنند. قبلاً امام حسين دستور داده بود كه دور تا دور خيمهها آتش زده شود تا از ورود سپاهيان عمر بن سعد جلوگيري شود. شمر به سمت خيمههاي زنان امام حسين پيش روي نمود و ميخواست خيمهها را بسوزاند كه همراهانش وي را سرزنش نمودند كه شرمگين شد و از اين كار منصرف گرديد.
در يك حمله، سپاهيان ابن زياد، خيمههاي امام حسين را آتش زدند كه اين آتش مانع از پيش روي سپاهيان ابن زياد گرديد.
در ظهر، امام حسين و يارانش نماز ظهر را به صورت نماز خوف به جا آوردند. بعد از ظهر، سپاهيان امام حسين ، به شدت تحت محاصره قرار گرفتند. سربازان امام حسين پيش رويش كشته ميشدند و كشتار هاشميان كه تا به حال راهشان براي ترك ميدان جنگ باز بود نيز شروع گرديد. اولين هاشمي اي كه كشته شد علياكبر پسر امام حسين بود. سپس پسران مسلم بن عقيل، پسران عبدالله بن جعفر، پسران عقيل و قاسم بن حسن كشته شدند.
قاسم جوان و زيبا بود و به شدت زخمي شده و از عمويش امام حسين درخواست ياري كرد. امام حسين خشمگينانه برجست و با شمشيرش ضارب قاسم را ضربتي زد. آن شخص زير سم اسبهاي سپاهيان ابن زياد افتاده و لگد مال شد. وقتي گرد و غبار ناشي از سم اسبها كنار رفت، امام حسين پديدار شد در حالي كه بدن قاسم را در آغوش داشت و به قاتلينش لعنت ميفرستاد. امام حسين جسم بي جان قاسم را به خيمههايش برد و در كنار ديگر قربانيان قرار داد.
imam hussain testimony 3 نحوه شهادت امام حسين عليه السلام در كربلا
جزئيات كشته شدن عباس در طبري و بلاذري نيامدهاست. تنها به اين اشاره شده كه امام حسين به خاطر تشنگي اطفال و زنان، از عباس خواست تا به فرات رفته و آب بياورد. عباس با ممانعت لشكريان ابن زياد روبرو گرديد و از خداوند درخواست كرد كه لشكريان ابن زياد را كه مانع از رساندن آب به وي ميشوند را از تشنگي بميراند و دعايش مستجاب گرديد.
عباس از ناحيه دهان و فك ضربت خورد. او خوني كه از اين دو ناحيه جاري شد را در كف دستانش جمع كرد و به آسمان پاشيد و به درگاه خداوند به خاطر مصائبي كه بر امام حسين فرود آمده بود، شكايت كرد. بايد روايات دقيقي در مورد كشته شدن عباس در كربلا وجود داشته باشد كه شيخ مفيد به آنها اشاره كرده و ميگويد كه امام حسين و عباس در كنار هم در كنار رودخانه فرات پيش روي نموده اما عباس از امام حسين جدا شده و توسط دشمن محاصره گرديده و شجاعانه جنگيد و در مكاني كه امروز مزارش در آنجا است كشته شد.
در اين هنگام سپاهيان ابن زياد به امام حسين بسيار نزديك شده بودند اما كسي جرات نميكرد به سوي امام حسين دست دراز كند. تا اينكه مالك بن نسير كندي ضربتي به سر امام حسين زد و كلاهخودش از خون سرش پر گرديد. امام حسين كلاه خودش را عوض نموده و سرش را با عمامه بست.
مرد كندي كلاه دريده را غارت نمود. اما اين سودي به حالش نكرد. چرا كه بعد از آن پيوسته فقير بود و با خواري زندگي ميكرد. بخش حزن انگيز ديگر اين لحظات، كشته شدن طفلي است كه امام حسين وي را بر زانوانش قرار داده بود. بر طبق يعقوبي، اين طفل، نوزاد بود. تيري گردن طفل را دريد و امام حسين خون طفل را در كف دستانش جمع نمود و بر آسمان پاشيد و خشم خدا را از قوم پيرو شيطان خواستار گرديد.
شمر با سپاهي به سمت امام حسين رفت، اما جرات ننمود به وي حمله كند و تنها درگيري لفظي بين آن دو شكل گرفت. امام حسين آماده جنگ شد. بايد توجه داشت كه امام حسين در آن زمان ۵۵ سال سن داشت و به اقتضاي سنش نميتوانست مداوم بجنگد. پسري خود را سر راه امام حسين قرار داد و هر چه امام حسين و زينب به وي ميگفتند كه به خيمهها برگردد، گوش نميكرد.
imam hussain testimony 4 نحوه شهادت امام حسين عليه السلام در كربلا
عاقبت دست اين پسر بر اثر ضربت شمشير قطع شد و امام حسين به وي وعدهٔ ديدار پدرانش را در بهشت ميداد و سعي در تسكين درد پسر داشت. از ياران امام حسين ، ۳ يا ۴ تن بيشتر نمانده بودند و امام حسين به سپاهيان ابن زياد حمله برد. امام حسين چون بيم داشت كه پس از مرگش عريان در صحرا رها شود، چندين جامه درخشان مرغوب پوشيده بود.
اما بعد از كشته شدنش تمامي آن لباسها را غارت نموده و بدنش عريان در صحراي كربلا رها شد. ابن سعد ظاهر گرديد و زينب به او گفت: امام حسين دارد كشته ميشود و تو تنها تماشا ميكني. ابن سعد اشكهايش با شنيدن اين سخن جاري گشت.
امام حسين شجاعانه ميجنگيد و يعقوبي و چند منبع شيعي ديگر ميگويند كه دهها تن را كشت. اما برخي منابع ديگر حاكي از آن هستند كه سربازان ابن زياد اگر ميخواستند ميتوانستند امام حسين را در جا بكشند.
امام حسين وقتي به طرف فرات ميرفت تا آب بنوشد، تيري به چانهاش يا گلويش خورد. سرانجام امام حسين از ناحيه سر و بازو آسيب ديده و بر صورت به زمين افتاد. به خولي بن يزيد اصبحي دستور داده شد كه سر امام حسين را از بدن جدا كند، اما وي متزلزل شد و نتوانست اين كار را بكند. از همين رو، سنان بن انس عمرو نخعي بعد از اينكه ضربتي ديگر به امام حسين زد، سر وي را از بدن جدا نمود. سنان سر امام حسين را به خولي داده و خولي سر را پيش ابن زياد برد.
نبرد به پايان رسيد و سربازان ابن زياد رو به غارت آوردند. لباسهاي امام حسين ، شمشير و اثاثيهاش، كفشها و روپوش يمانياش همگي غارت گرديدند. همچنين زيورآلات و چادر زنان نيز غارت گرديد. زين العابدين علي بن امام حسين كه بيمار بود در يكي از خيمهها بود و شمر ميخواست او را بكشد.
اما ابن سعد مانع شد و اجازه نداد كسي به خيمهٔ وي وارد شود. صفوف عزاداران امام حسين به خاطر وجود علي بن امام حسين است و نام «شهداي كربلا و طف» با نام وي عجين شدهاست. ۷۲ تن ياران امام حسين كه ۱۷ تن از آنان هاشمي بودند و بر طبق محسن الامين، از لشكريان ابن زياد ۸۸ تن كشته شدند.
حر بن زياد رياحي، ۴۰ نفر و برير بن خضير ۳۰ نفر، نافع ۱۲ يا ۱۳ نفر و امام حسين تعداد زيادي از لشكريان ابن زياد را كشتند. سن امام حسين را هنگام كشته شدن، ۵۶ سال پنج ماه، ۵۷ سال و چند ماه يا ۵۸ سال نوشتهاند. روز عاشورا را در تاريخ روز جمعه، شنبه يا دوشنبه دانستهاند كه در اين ميان روز جمعه صحيح تر به نظر ميرسد و ابوالفرج اصفهاني روز دوشنبه را از لحاظ تقويمي رد ميكند. تاريخ كشته شدن امام حسين را نيز به غير از ۱۰ محرم ۶۱، در ماه صفر يا سال ۶۰ نيز ذكر كردهاند.